خواندن این نامه خواندنی برای خواهران مسلمان خیلی لازم و ضروری است
حتما بخوانند.!
نویسنده و رومه نگار آمریکایی به ن مسلمان:
هر چیزی که از هالیوود میبینی، مشتی دروغ است، تحریف است، نیرنگی ماهرانه است
آنها روابط نامشروع را تحت عنوان سرگرمی بی ضرر جلوه میدهند، برای اینکه هدف آنها انهدام اساس اخلاق جوامع است.
آنها سعی دارند، با فیلمها و نماهنگهای شهوت انگیز، به دروغ ما ن آمریکایی را شاد و راضی نشان دهند، مفتخر به لباس پوشیدن چون هرزه ها و قانع بودن به نداشتن خانواده؛ و تو را اینچنین وسوسه میکنند.
اکثر ما شاد نیستیم!
میلیونها نفر از ما دارو های ضد افسردگی مصرف میکنیم، از شغلهایمان متنفریم و شب ها به خاطر مردانی که میگفتند دوستمان دارند، ولی حریصانه از ما سوءاستفاده میکنند و میروند، گریه میکنیم.
آنها میخواهند خانواده های شما را از بین ببرند و شما را متقاعد کنند که فرزندان کمتری داشته باشید.
آنها ازدواج را به عنوان شکلی از بردگی، مادری را به عنوان نفرین و باحیا بودن و پاک ماندن را به عنوان عقب افتادگی و اُمُلی جلوه میدهند.
مُدهایی که از زیر دست خیاطان غربی بیرون می آیند برای این طراحی میشوند که به تو بقبولاند که ارزشمندترین سرمایه تو، جذابیت جسمی توست.
اما لباسهای عفیف تو و حجاب تو در واقع پرجاذبه تر از هر مُد غربی است.
جاذبه های جسمانی زن باید از چشمان بی لیاقت پوشانده شود.
چرا تقلید میکنید از نی که به خاطر عفت و پاکدامنی ازدست رفته شان پشیمانند یا به زودی پشیمان خواهند شد؟
هر آنچه شما در مجلات مد و تلویزیونهای غرب میبینید، دروغ است.
ارتباط نامشروع قبل از ازدواج چندان هم جالب نیست.
ما جسم مان را به مردانی دادیم که عاشقشان بودیم ، فکر میکردیم این راهی است تا با ما ازدواج کنند، همانطوری که همیشه در تلویزیون دیده بودیم.
اما بعد از مدتی تو میمانی و اشکهایت.
ما ن غربی شستشوی مغزی داده شده ایم که باور کنیم شما ن مسلمان، مورد ظلم واقع شدید.
اما در حقیقت این ماییم که مورد ظلم واقع شده ایم ، بردهی مدهایی هستیم که پوستمان میکند، نسبت به وزن و اندام مان عُقدهای شدهایم، و گدای محبت مردان شدهایم
ما مخفیانه تو را تحسین میکنیم و به تو رشک میورزیم، با وجود اینکه برخی از ما آن را اقرار نمیکنیم.
خواهران من، گول نخورید.
نگذارید شما را هم بگیرند.
پاک و با نجابت بمانید.
ما ن مسیحی، حقیقتاً نیاز داریم ببینیم زندگی ن چگونه باید باشد.
و نیاز داریم تا برای ما الگویی باشی، برای اینکه ما گمشده ایم.
پاکی ات را نگه دار!
به خاطر داشته باش، آب ریخته شده را نمی توان جمع کرد.
پروردگارا:
دادخواستى به مطالبه ی رحمتت، به انضمام مُتفرّعات آن، تقديم محضرت می كنم؛
ادلّه ی اثبات دعوا جز خطاهايم ندارم و شهودى جز خودت در محضرت شاهدم نيست.
از عدالت دادرسى در دادگاهت اطمينان دارم و در رعايت اصل بی طرفى دادرس يقين؛
می دانم بر اساس مستندات واهى خودم محكوم می شوم؛ ولى، در رعايت حالم و مسامحه اى كه می كنى، خيلى اميدوارم.
پس، اقرار به مديونيّت خودم در مقابلت می كنم و تو نيز با سازشى كه با من می كنى، حكم قطعى خودت را صادر كن و مرا قرين رحمت خود قرار ده و حَوّل حالَنا را در حقّم سارى و جارى ساز؛
و در برابرت تعهّد می دهم، بعد از این، در تمام مشکلات و امور زندگی، تنها تو وکیلم باشی و تنها متقاضی تسهیلات تو باشم و اموالم را تنها در رهن تو بگذارم و بی اذن تو مصرف نکنم و تنها با تو معامله ی انتقال قطعی کنم؛ تا وفق آن، مال و عِرض و جانم برای تو باشد و در مقابل، چیزی جز محبّت تو نخواهم و همه ی وجودم را در راه تو صلح کنم و همواره اقرار به خوبی های تو و بدی های خودم کنم؛
و هم چنین، ملتزم می گردم کپی برابر با اصل دوستانت شوم؛ باشد تا امضای تو پای ورقه ی اعمالم گواهی شود.
" الهی آمين "
✍️ محمدرضا نیکنژاد،
صفحه آخر رومه شرق،
30 مهر 98
پسرم گفت: امروز در مدرسه گفته اند که پدر و مادر هر کس کمک به مدرسه را زودتر و البته بیشتر بپردازد، سر صف تشویق می شود! پرسیدم سال گذشته هم چنین بود؟ گفت نه، ولی همیشه بچه هایی که خانواده های شان بیشتر به مدرسه کمک می کنند بیشتر دوست شان دارند و حتی مبصر کلاس یا پلیس مدرسه یا . می شوند. دلگیر شدم اما برای حفظ شان مدرسه چیزی نگفتم و مسیر گفت و گو را عوض کردم. چند شب گذشت، در یک گروه تلگرامی یکی از همکاران در همین زمینه نوشته بود: مدرسه ما سال پیش برای برگزاری یک جشن به بچه ها گفته بودند برای خرید کیک و هزینه های دیگر آن پول بیاورید. از هرکلاس یک عده پول داده بودند و یه عده هم نه. روز جشن، خانم معاون درِ کلاسها را می زد و می گفت بچه هایی که پول دادند بیایند جشن و کیک بخورند! بچه هایی که در کلاس مانده بودند خیلی ناراحت بودند و واقعا با حسرت می گفتند ما کیک را دیدیم، معلوم بود که خیلی خوشمزه اس و . البته بچه های با معرفتی هم بودند که پول داده بودند، اما نرفتند!
گرچه این گونه برخوردها در مدرسه ها گستردگی ندارد اما آن چنان هست که باید نگرانش بود؛ حتی اگر یک مدرسه و حتی در مورد یک دانش آموز چنین برخوردی انجام شود باید جلویش را گرفت؛ زیرا افزون بر بی اخلاقی و غیر انسانی بودنش بسیار دور از هدف های نوین آموزشی است.
آموزش و پرورش به عنوان نهادی عمومی که با کودکان و نوجوانان سر و کار دارد باید از نظر جسمی و روحی محل امنی برای آنان باشد و تلاش شود تا در مدرسه ها بی عدالتی های قومی، نژادی، طبقاتی، اجتماعی، فرهنگی و آموزشی به کمترین میزان ممکن کاهش یابد. آموزش از اخلاقیترین کنشهای انسانی بشمار میآید و ابزاری ست ضروری برای رشد انسان برای بهتر زیستن و بهتر اندیشیدن و . آموزش نوین در پی فراهمکردن زیستی همدلانه، دلسوزانه، راستگویانه، پاسخگویانه و شجاعانه در کنار دیگر انسان هاست.
آموزش و پرورش نوین بر پایههای اخلاق و حقوق نوین بنا نهاده شده است. گمانی نیست که چنین زیستی با چیرگی کمتر مهار شده ی پول، آسیبهای جبرانناپذیری خواهد دید. تجربه ملی و جهانی نشان میدهد که ورود پول و روابط حاکم بر آن و انگیزههای پرقدرت و پرکششاش در هر حوزه ای، همه چیز را در راستای سود تعریف کرده و از هر روزنی برای سود بیشتر بهره میگیرد. ورود این داستان به آموزش آسیبی ست که رویکردِ مشتریمحور و درآمدزایی را جایگزین نگاه اخلاقی نهفته در فرآیند آموزش و پیوند میان سه ستون آن یعنی خانواده، دانشآموز و آموزگار میکند و. باید آموزش را از گزند بیشترِ پولی شدن رهانید و آن را به جایگاه اخلاقیاش بازگرداند. کودکی که افزون بر جامعه در مدرسه نیز دچار پیامدهای آزار دهنده شکاف طبقاتی ست و البته پرورشیافته چنین ساختارِ پولمحور و روابط سود-مدار آن می شود چگونه میتواند در زیست آیندهاش به اخلاق و روابط انسانی و . بیش از پول ارج نهد و آیندهاش را بر پایههای دلسوزی و همدردی و نوعدوستی بنا نهد؟
از این رهگذر بیگمان در مدرسه نیز در ادامه جامعه، اخلاق اجتماعی به شکل فزایندهای درحال آسیب است. باید بیشتر نگران بود و این نگرانی را به شهروندان و دولتمردان انتقال داد. نسل پرورش یافته در روابط تو در توی پول و سود و شکاف طبقاتی و بی عدالتی، نسلی آسیب دیده و آسیب زا خواهد بود. بی گمان باید نگران بود!
وعن ابن مسعودٍ رضی الله عنه أن النبيَّ صلی الله علیه
وسلم قال: هَلَكَ الْمُتَنَطِّعُونَ» قالَهَا ثلاثا»، رواه مسلم.
از ابن مسعود رضی الله عنه روایت است که:
پیامبر صلی الله علیه وسلم سه بار فرمود: هلاک شدند متنطعون (کسانی که بیمورد سختگیری کرده و در گفتار و کردارشان غلو مینمایند)».
┈┄┄┅━━━━✾✾━━━━━━┉┈
درباره این سایت